پستای قدیمی رو پشت سر هم خوندم و طبق معمول هر دفعه ای که بعد مدت ها میام اینجا دهنم باز موند از این حجم از تغییرات:))) تو همه چیا! یعنی از مدل نوشتن بگیر تا طرز فکر دغدغه ها هی شک میکنم میگم اینارو واقعا من نوشتم؟ این آدم من بودم؟:)))  کی وقت کردم این همه عوض بشم WTF :)) 

یه کار دیگه ای که وقتی اینجا سر میزدم میکردم سر زدن به دوستای وبلاگی بود که خب یه سریاشون انگار جمع کردن رفتن بقیه هم که باز نمیشن تو این شرایط قشنگ اینترنتمون:( نمیدونم هنوز مینویسن؟ زندگیشون به کجا رسیده الان دارن چیکار میکنن؟

این وبلاگ و دوستای مجازی ای که به وجود آورد جز خاطره های قشنگ زندگیمه که ناراحتم به خاطرات پیوسته و دیگه نیس:( دیگه نه مینویسم نه ارتباطی باقی مونده با بچه ها

احساس نیاز به نوشتن  تو این چند سالی که دیگه اینجا چیزی ننوشتم همیشه یه گوشه ای بوده. یه مدت کوتاهی تو توییتر رفعش کردم که بین این چیز میزای جدید فکر کنم شبیه ترین باشه به جو اینجا:)))ولی خب اونجاهم ترکید و بعدش دیگه دستو دلم به نوشتن نرفت.

نمیدونم الان اگه اینترنت اوکی بشه باز دیگه قراره برم گمشم تا یه سال دیگه یا نه:)))) ولی خب بازم امید دارم به اینکه آدم شم و نوشتنو اینجا شروع کنم حتی اگه دیر به دیر باشه

پ ن: چقدر این نوشتن عنوان چیز اذیت کننده ایه یادم‌نمیاد قبلنا واسم اینقدر پروسه سختی باشه:))


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها